بیایم تفاوتهای اصلی بین نواحی نقدینگی و اوردر بلاکها رو بررسی کنیم و ببینیم چطوری میتونیم از هر کدوم توی استراتژی معاملاتی بهتر استفاده کنیم.
- نواحی نقدینگی (Liquidity Zones):
اینها محدودههای قیمتی گستردهتری هستن که سفارشهای خرید و فروش زیادی اونجا جمع میشن. معمولاً با حجم بالا، برگشتهای قوی قیمت یا فازهای رنج و تثبیت (consolidation) مشخص میشن. از این نواحی میتونی برای تشخیص روند کلی بازار و نواحی مهم توجه بازار استفاده کنی.

- اوردر بلاکها (Order Blocks):
اینها سطوح قیمتی مشخصی هستن که معمولاً به فعالیت نهادهای بزرگ (مثل بانکها یا مؤسسات مالی) مربوط میشن. نشونههاشون شامل لیکوییدیتیسوئیپ (گرفتن نقدینگی)، عدم تعادل قیمت و سطوحی هستن که هنوز تست نشدهان. برای ورود و خروج دقیق، اوردر بلاکها خیلی کاربردی هستن.

نکته کلیدی:
از نواحی نقدینگی برای درک روندهای کلی بازار استفاده کن، و از اوردر بلاکها برای شناسایی دقیق فعالیت نهادهای بزرگ .
ترکیب این دوتا باعث میشه تحلیلهات دقیقتر بشن و مدیریت ریسک بهتری داشته باشی.
تفاوتهای اصلی
نحوه عملکرد نواحی نقدینگی
نواحی نقدینگی بهصورت طبیعی تو جاهایی شکل میگیرن که سفارشهای زیادی جمع میشن. معمولاً این ویژگیها رو دارن:
- وقتی قیمت به اون ناحیه میرسه، حجم معاملات یهدفعه خیلی زیاد میشه
- قیمت بهشدت واکنش نشون میده و سایههای بلند (wick) ایجاد میشه
- قیمت برای مدت طولانی تو اون ناحیه رنج میزنه یا فاز تثبیت شکل میگیره
- چند بار از همون سطح قیمت واکنش میگیریم

این نواحی معمولاً باعث لیکوییدیتیسوئیپ میشن، یعنی جایی هستن که نهادهای بزرگ بازار (مثل بانکها) میتونن وارد معامله بشن بدون اینکه قیمت زیاد از جای خودش حرکت کنه یا اسلیپیج زیادی ایجاد شه.
در حالی که نواحی نقدینگی نشوندهندهی رفتار کلی بازار هستن، اوردر بلاکها تمرکز دارن روی حرکات خاصی که توسط نهادهای بزرگ انجام شده.
نحوه عملکرد اوردر بلاکها
اوردر بلاکها نشوندهندهی اقدامهای حسابشدهی نهادهای بزرگ بازار هستن و دقیقاً مشخص میکنن که سفارشهای سنگین کجا متمرکز شدن. یه اوردر بلاک معتبر معمولاً سه ویژگی اصلی داره:
- قبلش یه لیکوییدیتیسوئیپ اتفاق افتاده باشه، که نشونهی جمع کردن سفارش توسط نهادهای بزرگه
- یه عدم تعادل قیمتی واضح (Price Imbalance) داشته باشه
- بعد از شکلگیریش هنوز تست نشده باشه (یعنی قیمت دوباره بهش برنگشته باشه)
پلتفرم algoman یه ابزار به اسم SDK mini توی تریدینگویو ارائه داده که این فرآیند تشخیص اوردر بلاکها رو راحتتر میکنه. این ابزار بهصورت خودکار اوردر بلاکها رو شناسایی میکنه تا تریدرها بتونن فعالیت نهادهای بزرگ رو همزمان با بازار ببینن و راحتتر تشخیصش بدن.

نکته:«اوردر بلاک یه سطح قیمتی مهمه که توش تریدرهای بزرگ و نهادی سفارشهای سنگین میذارن. این بلاکها به پیشبینی حرکت بازار کمک میکنن و معمولاً بهعنوان نواحی کلیدی حمایت و مقاومت عمل میکنن.»
خلاصه این که نواحی نقدینگی برای درک روند کلی بازار خیلی کاربردیان، ولی اوردر بلاکها برای مشخص کردن دقیق سطح قیمتیای که به فعالیت نهادهای بزرگ ربط داره بهترن. هر کدوم نقش خاص خودشونو توی استراتژیهای معاملاتی دارن.
چالشهای نواحی نقدینگی
نوسانات زیاد بازار میتونه الگوهای نواحی نقدینگی رو بههم بزنه و باعث بشه که با این مشکلات روبهرو بشی:
- بریکاوتهای فِیک (False Breakouts): وقتی قیمت برای یه لحظه از ناحیه نقدینگی عبور میکنه ولی قدرت ادامه مسیر رو نداره و برمیگرده.
- تداخل تایمفریمها: الگوهای ناحیه نقدینگی تو تایمفریمهای مختلف ممکنه متفاوت باشن و این باعث سردرگمی بشه.
- اختلالات ناشی از رویدادها: اتفاقات اقتصادی یا سیاسی غیرمنتظره میتونن رفتار معمول نواحی نقدینگی رو کاملاً بههم بریزن و تحلیلهات رو بیاعتبار کنن.
چالشهای اوردر بلاک
شناسایی و ترید با اوردر بلاکها توی بازارهای پرنوسان سختیهای خاص خودش رو داره:
یکی از چالشها تشخیص اوردر بلاکهای معتبر از بریکاوتهای فیکه. برای حل این مشکل باید تمرکز کنی روی واکنشهای قوی قیمت و عدم تعادلهای واضح.
نوسانات بازار میتونن باعث بشن اوردر بلاکهای قبلی دیگه کاربردی نباشن. برای مقابله با این موضوع، باید از تحلیل حجم استفاده کنی و شرایط کلی بازار رو در نظر بگیری.
یکی دیگه از مشکلات اینه که ممکنه خیلی زود یا خیلی دیر وارد معامله بشی. بهترین کار اینه که صبر کنی تا یه لیکوییدیتی گرَب واضح اتفاق بیفته، بعد وارد معامله بشی.
اگه اوردر بلاکی قبلاً تست شده و سفارشاتش پر شده باشه، دیگه نباید ازش استفاده کنی. بهتره فقط با بلاکهایی کار کنی که هنوز تست نشدهان.