برو به محتوای اصلی

دو قله و دو کف: چه چیزی را باید هدف قرار دهید؟

yasin

دو قله/کف الگوهای نسبتاً رایج و آسانی برای شناسایی و استفاده هستند. در این پست، توصیفی از هر الگو، پیامدها، قاعده اندازه‌گیری مربوطه و همچنین تغییرات توصیف‌شده توسط بالکوفسکی ارائه می‌دهیم.

ما همچنین ادبیات مربوط به این الگوها را بررسی می‌کنیم تا مشاهدات مختلف و توضیح نظری وقوع آن‌ها را پیدا کنیم.

دو قله

دو قله الگوی نزولی است که معمولاً در روندهای صعودی مشاهده می‌شود و با دو قله متوالی در یک سطح مشابه مشخص می‌شود که با یک کف جدا شده‌اند. بالکوفسکی پیشنهاد می‌کند که فاصله نسبی مطلق بین دو قله باید در محدوده ۶٪ باشد.

قله اول با یک کاهش ۱۰/۲۰٪ دنبال می‌شود. مکان کف در این الگو سطح "تأیید" را تشکیل می‌دهد. شکست قیمت این سطح نشان‌دهنده تکمیل الگو است و باید یک موقعیت فروش باز شود. به منظور جلوگیری از شکست‌های کاذب، بالکوفسکی پیشنهاد می‌کند که کاهش ۵٪ زیر سطح تأیید در نظر گرفته شود.

حجم معمولاً در حین شکل‌گیری دو قله کاهش می‌یابد.

زمان جداکننده دو قله یک عامل مهم در تعیین اعتبار یک دو قله بالقوه است. این جدایی باید مطابق با مدت زمان روند صعودی قبل از قله‌ها باشد. قله‌هایی که خیلی به هم نزدیک هستند، نشان‌دهنده یک دو قله نیستند، در حالی که جدایی زمانی بیش از حد ممکن است نشان‌دهنده این باشد که روند صعودی قبلی دیگر معتبر نیست.

دو کف

دو کف الگوی صعودی است که معمولاً در روندهای نزولی مشاهده می‌شود و با دو کف متوالی در یک سطح مشابه مشخص می‌شود که با یک قله جدا شده‌اند. بالکوفسکی پیشنهاد می‌کند که فاصله نسبی مطلق بین دو کف باید در محدوده ۶٪ باشد.

کف اول با یک افزایش ۱۰/۲۰٪ دنبال می‌شود. مکان قله در این الگو سطح "تأیید" را تشکیل می‌دهد. شکست قیمت این سطح نشان‌دهنده تکمیل الگو است و باید یک موقعیت خرید باز شود. به منظور جلوگیری از شکست‌های کاذب، بالکوفسکی پیشنهاد می‌کند که کاهش ۵٪ بالای سطح تأیید در نظر گرفته شود.

حجم معمولاً در حین شکل‌گیری دو کف کاهش می‌یابد.

مانند دو قله، زمان جدایی بین دو کف باید مطابق با مدت زمان روند نزولی قبل از کف‌ها باشد. مشاهدات مربوط به این موضوع که قبلاً برای دو قله توصیف شد، همچنین برای دو کف صدق می‌کند.

قاعده اندازه‌گیری

قاعده اندازه‌گیری این امکان را می‌دهد که دامنه حرکت قیمت مورد انتظار پس از شکست خط تأیید تعیین شود. این همچنین به معامله‌گر اجازه می‌دهد مکان برداشت سود/حد ضرر را هنگام معامله الگوهای دو قله/دو کف تعیین کند.

برای دو قله، برداشت سود از ارتفاعی تعیین می‌شود که با کم کردن قله بالاترین الگو از کف به دست می‌آید. سپس این ارتفاع از کف الگو کم می‌شود.

برای دو کف، برداشت سود از ارتفاعی تعیین می‌شود که با کم کردن قله الگو از پایین‌ترین کف به دست می‌آید. سپس این ارتفاع به قله الگو اضافه می‌شود.

قاعده دیگری پیشنهاد می‌کند که حرکت قیمت مورد انتظار پس از شکست برابر با ۷۳٪ فاصله بین بالاترین قله الگو و پایین‌ترین کف الگو باشد.

تغییرات Eve/Adam

بالکوفسکی دو قله و دو کف را به چهار نوع متمایز تقسیم‌بندی می‌کند:

- Adam & Adam

- Adam & Eve

- Eve & Adam

- Eve & Eve

اصطلاح آدم و ایو به قله‌ها و کف‌ها بسته به عرض آن‌ها اطلاق می‌شود، به طوری که اصطلاح آدم به قله‌ها و کف‌های باریک (به شکل V) و اصطلاح ایو به قله‌ها و کف‌های وسیع‌تر (به شکل U) اختصاص دارد.

تحقیقات وسیع‌تری برای اندازه‌گیری دقت هر یک از این تغییرات وجود ندارد، اما بالکوفسکی هر یک از آن‌ها را به صورت زیر رتبه‌بندی می‌کند (عدد کمتر بهتر است)

برای دو قله:

  • آدم و آدم: ۱۹ از ۳۶
  • آدم و ایو: ۱۰ از ۳۶
  • ایو و آدم: ۱۶ از ۳۶
  • ایو و ایو: ۱۲ از ۳۶

برای دو کف:

  • آدم و آدم: ۲۶ از ۳۹
  • آدم و ایو: ۱۷ از ۳۹
  • ایو و آدم: ۲۰ از ۳۹
  • ایو و ایو: ۵ از ۳۹

توجه داشته باشید که چنین طبقه‌بندی‌ای همیشه توسط معامله‌گران استفاده نمی‌شود.

مشاهدات

الگوهای M بزرگ و W بزرگ که توسط بالکوفسکی توصیف شده‌اند، تغییراتی از دو قله/کف هستند.

تحلیلی که توسط کاجینالپ و بالوونیچ انجام شده است، نشان می‌دهد که شکل‌گیری‌های دوگانه می‌توانند نتیجه قیمت‌های تعادل یکسان با ارزیابی نادرست اندکی متفاوت باشند