توی بازارهای مالی مثل سهام و ارز، استفاده از مفهومی به اسم Fair Value Gaps یا همون "شکافهای ارزش منصفانه" توی استراتژیهای ترید داره خیلی رایج میشه. این مفهوم رو اولین بار «ICT» یا همون Inner Circle Trader معروف کرد.
FVG در واقع یه بخش از نموداره که توش تعادل قیمتی بههم خورده، یعنی قیمت یه حرکت سریع کرده و رد شده، بدون اینکه بین خریدار و فروشنده تعامل درست و حسابی اتفاق بیفته.
تریدرها از این ناحیههای نامتعادل استفاده میکنن برای ورود به معامله، چون احتمال داره قیمت برگرده و بیاد اون ناحیه رو پر کنه، و اونجا یه فرصت خوب برای سود گرفتن بهوجود بیاد.
توی این مطلب، قراره دقیق بگیم FVG چیه، چطور میتونیم پیداش کنیم، بهترین راههای استفاده ازش توی ترید چیه، و پشتش چه تئوریای هست.
FVG (فیِر ولیو گَپ) چیه؟
تو چارت، FVG یه ناحیهست که نشون میده قیمت عادلانهی یه دارایی بهتازگی تغییر کرده. این تغییر یعنی اگه قیمت دوباره به اون ناحیه برگرده، احتمال داره حرکت بعدی رو از همونجا شروع کنه—اگه FVG صعودی باشه، قیمت بالا میره؛ اگه نزولی باشه، میافته.
ایدهی FVG یه جورایی شبیه ناحیههای عرضه و تقاضا یا سطوح حمایت و مقاومته، ولی فرقش اینه که FVG خیلی سریعتر شکل میگیره. همین باعث میشه تریدرهایی که ازش استفاده میکنن، یه قدم جلوتر باشن.
چطوری یه FVG رو تشخیص بدیم؟
FVG یه الگوی سه کندلیه. برای شناساییش، باید یه کندل رو پیدا کنی که نسبت به کندل سمت چپ و راستش بزرگتر باشه. یعنی کندلی که حرکت شارپ و پرقدرتی داشته و بین دو کندل کوچکتر قرار گرفته.

چطوری یه FVG صعودی پیدا کنیم؟
باید یه کندل سبز پیدا کنی که نسبت به کندلهای سمت چپ و راستش بزرگتر باشه. یعنی اون کندل نشوندهندهی یه حرکت پرقدرت صعودیه و بین دو کندل ضعیفتر قرار گرفته باشه.

ساختار یه FVG صعودی چطوریه؟
وقتی یه کندل بزرگ رو پیدا کردی (که بین دوتا کندل کوچیکتر قرار داره)، باید به این نکته دقت کنی:
بالاترین قیمت کندل سمت چپ (۱) نباید با پایینترین قیمت کندل سمت راست (۲) همپوشانی داشته باشه.
حالا یه باکس بکش:
کف باکس باید روی سقف کندل سمت چپ باشه (۴)، و سقف باکس باید روی کف کندل سمت راست باشه (۳).
بعد این باکس رو به سمت کندلهای جدیدتر در چارت ادامه بده. این ناحیه همون FVG صعودیه.
وقتی قیمت میریزه و وارد این ناحیه میشه، معمولاً احتمال برگشت و شروع حرکت صعودی وجود داره.
ولی اگه قیمت از کف این ناحیه پایینتر بره، اون FVG دیگه معتبر نیست و نباید بهش استناد کنی.
چطوری یه FVG نزولی پیدا کنیم؟
باید یه کندل قرمز پیدا کنی که نسبت به کندلهای سمت چپ و راستش بزرگتر باشه. یعنی اون کندل نشوندهندهی یه حرکت پرقدرت نزولیه و بین دو کندل ضعیفتر قرار گرفته.

ساختار یه FVG نزولی چطوریه؟
وقتی یه کندل قرمز بزرگ رو پیدا کردی (که بین دوتا کندل کوچیکتر قرار داره)، باید به این نکته دقت کنی:
پایینترین قیمت کندل سمت چپ نباید با بالاترین قیمت کندل سمت راست همپوشانی داشته باشه.
حالا یه باکس بکش:
سقف باکس باید روی کف کندل سمت چپ باشه، و کف باکس باید روی سقف کندل سمت راست باشه.
بعد این باکس رو به سمت جلو (کندلهای جدیدتر) ادامه بده. این ناحیه همون FVG نزولیه.
وقتی قیمت بالا میره و وارد این ناحیه میشه، معمولاً احتمال برگشت و شروع حرکت نزولی وجود داره.
ولی اگه قیمت از سقف این ناحیه بزنه بالا، اون FVG دیگه اعتبار نداره و نباید ازش استفاده کنی.
تئوری پشت FVG چیه؟
معمولاً وقتی یه جهش بزرگ توی قیمت اتفاق میافته، یعنی یه سفارش خرید خیلی بزرگ توی بازار اجرا شده. این جهش باعث میشه آدمایی که قبلاً توی بازار بودن، از موقعیتشون با سود خارج بشن، چون قیمت بالا رفته. وقتی این خروجها اتفاق میافته، قیمت معمولاً بعد از اون جهش میریزه.
ولی اگه قیمت بهصورت شدید بالا بره و بعدش پایین نیاد، و در عوض ادامه بده به بالا رفتن، میتونیم اینطور برداشت کنیم که کسایی که پوزیشن دارن، هنوز دارن نگه میدارن یا حتی بیشتر میخرن. یعنی اعتماد دارن که قیمت جدید یه سطح امنه برای نگهداری یا خرید بیشتر.
مثلاً فرض کن یه سهم بین ۹ تا ۱۰ دلار نوسان میکنه. تو اون سهم رو تو قیمت ۹ دلار خریدی و منتظری تا برگرده به ۱۰ دلار تا بفروشی. حالا یه خبر مهم دربارهی اون سهم منتشر میشه و قیمت یکدفعه میپره تا ۱۱ دلار. تو و بقیهای که توی پوزیشن بودین، بهجای فروش، تصمیم میگیرین نگه دارین چون فکر میکنین قیمت قراره از این هم بیشتر بشه.
اینجا یعنی ارزش عادلانهی سهم از محدودهی ۹ تا ۱۰ دلار، تبدیل شده به محدودهی ۱۰ تا ۱۱ دلار. حالا مردم حاضرن سهم رو توی این محدودهی جدید بخرن، در حالیکه قبلاً فقط بین ۹ تا ۱۰ دلار تمایل به خرید داشتن. اگه قیمت یهکم بیاد پایین و وارد این محدودهی ۱۰ تا ۱۱ بشه، دوباره تقاضا شکل میگیره و قیمت رو هل میده به بالا.
سقف کندل سمت چپ اون کندل بزرگی که باعث جهش شده، نشوندهندهی کف ارزش عادلانهی جدید بازاره. کف کندل سمت راست هم سقف ارزش عادلانهی جدیده.
اما اگه کف آخرین کندل با سقف اولین کندل همپوشانی داشته باشه، یعنی فروشندهها انقدر زیاد بودن که قیمت رو کشوندن پایین تا برسه به محدودهی قبلی (۹ تا ۱۰ دلار). این یعنی اعتماد کافی به این جهش جدید وجود نداشته، و بازار هنوز حاضر نیست اون سطح جدید رو بهعنوان یه ارزش عادلانهی تازه بپذیره.
چه سهام یا داراییهایی برای استفاده از FVG مناسبترن؟
درسته که FVG رو میتونی روی هر سهمی استفاده کنی، ولی بهترین نتیجه رو وقتی میگیری که سهم حجم معاملات بالایی داشته باشه. یعنی جایی که تعداد زیادی از آدمها دارن اون سهم رو فعالانه خرید و فروش میکنن.
این قضیه فقط برای سهام نیست؛ برای ارزهای دیجیتال و معاملات فیوچرز هم همینطوره. هرچی حجم معاملات بیشتر باشه، احتمال اینکه FVGها درست و دقیق عمل کنن بیشتره.
دقت FVGها چقدره؟
FVG با یه الگوی سه کندلی شناسایی میشه. یعنی نسبت به خیلی از سیگنالهای دیگه سریعتر تشکیل میشه، ولی همین باعث میشه دقتش یهذره کمتر باشه. چون زودتر شکل میگیره، ممکنه بعضی وقتها فیکاوت یا سیگنال اشتباهی هم بده. پس بهتره همیشه با تأییدیههای دیگه ترکیبش کنی.