برو به محتوای اصلی

الگوی سر و شانه – اکثر معامله‌گران آن را به اشتباه شناسایی می‌کنند.

yasin

در این سری درباره الگوهای نموداری، پیش‌تر درباره الگوهای گوه‌های باریک بحث کردیم و قواعد شناسایی آن‌ها، قاعده اندازه‌گیری مرتبط با آن‌ها و مشاهدات مختلف را توضیح دادیم.

در این سری درباره الگوهای نموداری، پیش‌تر درباره الگوهای گوه‌های باریک بحث کردیم و قواعد شناسایی آن‌ها، قاعده اندازه‌گیری مرتبط و مشاهدات مختلف را توضیح دادیم.

در این پست، ما به الگوی سر و شانه، سر و شانه معکوس و نسخه‌های پیچیده‌تر آن‌ها خواهیم پرداخت. ما قواعد شناسایی، قواعد اندازه‌گیری و برخی مشاهدات مربوط به این الگوهای منحصر به فرد و در عین حال محبوب را بررسی خواهیم کرد.

موضوعات مطرح شده در این پست عمدتاً بر اساس کار بالکوفسکی در مورد الگوهای نموداری است.

سر و شانه (HNS)

الگوی سر و شانه که توسط بالکوفسکی به عنوان "سر و شانه‌های قله" نیز شناخته می‌شود، یک ساختار معکوس نزولی است که معمولاً در روندهای صعودی دیده می‌شود و با مجموعه‌ای از سه حداکثر مشخص می‌شود که حداکثر مرکزی از دو حداکثر دیگر بالاتر است.

حداکثر اول به عنوان "شانه چپ" نامیده می‌شود، حداکثر دوم (بالاترین حداکثر در الگو) به عنوان "سر" و حداکثر سوم به عنوان "شانه راست" شناخته می‌شود. حجم در الگوی سر و شانه باید به مرور زمان کاهش یابد.

بالکوفسکی اشاره می‌کند که تقارن می‌تواند نقش مهمی در اعتبار یک الگوی سر و شانه ایفا کند.

۱: سر و شانه = شانه چپ < سر > شانه راست

۲: شانه چپ ≈ شانه راست

دو حداکثر اول و دوم با دو حداقل دنبال می‌شوند و خطی که این دو نقطه را متصل می‌کند، "خط گردن" را تشکیل می‌دهد. شکست قیمت به سمت پایین خط گردن یک سیگنال نزولی است (توجه داشته باشید که شکست با حجم پایین نشان‌دهنده احتمال شکست نیست).

سر و شانه معکوس (IHS)

الگوی سر و شانه معکوس که توسط بالکوفسکی به عنوان "سر و شانه‌های کف" نیز شناخته می‌شود، یک ساختار معکوس صعودی است که معمولاً در روندهای نزولی دیده می‌شود و با مجموعه‌ای از سه حداقل مشخص می‌شود که حداقل مرکزی از دو حداقل قبلی پایین‌تر است.

حداقل اول به عنوان "شانه چپ" نامیده می‌شود، حداقل دوم (پایین‌ترین حداقل در الگو) به عنوان "سر" و حداقل سوم به عنوان "شانه راست" شناخته می‌شود. مانند الگوی سر و شانه معمولی، حجم نیز باید به مرور زمان کاهش یابد.

می‌توان دید که این الگو در واقع نسخه معکوس یک الگوی سر و شانه عادی است.

۱: سر و شانه معکوس = شانه چپ > سر < شانه راست

۲: شانه چپ ≈ شانه راست

دو حداقل اول و دوم با دو حداکثر دنبال می‌شوند و خطی که این دو نقطه را متصل می‌کند، "خط گردن" را تشکیل می‌دهد. شکست قیمت به سمت بالا خط گردن یک سیگنال صعودی است (توجه داشته باشید که شکست با حجم پایین نشان‌دهنده احتمال شکست نیست).

تغییرات پیچیده

بالکوفسکی دو تغییر پیچیده برای الگوهای سر و شانه و سر و شانه معکوس ارائه می‌دهد. این تغییرات پیچیده مشابه الگوهای معمولی هستند اما ویژگی خاصی دارند که شامل وجود چندین شانه در هر سمت یا چندین سر می‌باشند.

قاعده اندازه‌گیری

قاعده اندازه‌گیری برای الگوهای سر و شانه، امکان تعیین سطح سودگیری و توقف ضرر را پس از شکست خط گردن فراهم می‌کند.

در مورد یک الگوی سر و شانه معمولی، سودگیری باید در نقطه شکست تعیین شود که برابر با نقطه شکست منهای ارتفاع بین ارزش سر الگو و ارزش خط گردن است که سر در آن قرار دارد.

همین موضوع برای الگوی سر و شانه معکوس نیز صدق می‌کند؛ در این حالت، سودگیری باید در نقطه شکست تعیین شود که برابر با نقطه شکست به علاوه ارتفاع بین ارزش خط گردن الگو (جایی که سر قرار دارد) و ارزش سر الگو است.

در مورد یک الگوی سر و شانه پیچیده با دو سر، ارزش سری که باید انتخاب شود، پایین‌ترین مقدار است.

مشاهدات

الگوهای سر و شانه گاهی اوقات می‌توانند در الگوهای الماس نیز مشاهده شوند.

اوسلر تجارت بر اساس الگوهای سر و شانه را به عنوان نوعی تجارت نویزی شناسایی می‌کند و اشاره می‌کند که اثر قیمت فوری معاملات سر و شانه به آرامی اما به طور کامل در طی دو هفته بعدی ناپدید می‌شود

کاجینالپ و بالوونیچ دریافتند که الگوهای سر و شانه می‌توانند به عنوان نتیجه‌ای از یک گروه واحد از سرمایه‌گذاران با انگیزه‌ها و ارزیابی‌های مشابه از ارزش ابزار مالی به دست آید.