تحلیل حجم معاملات در ترید
— yasin
تحلیل حجم معاملات در ترید – راهنمای کامل
وقتی بهدرستی از حجم معاملات استفاده کنید، میتونه یکی از بهترین ابزارها برای تحلیل بازار باشه.
برخلاف خیلی از اندیکاتورهای معاملاتی که معمولاً به دادههای تأخیری متکی هستن، حجم معاملات در لحظه نشون میده که سایر معاملهگران توی بازار دارن چه کاری انجام میدن، کجا علاقه به معامله دارن و کجا ندارن، و کلی اطلاعات دیگه.
به همین دلیل، حجم معاملات میتونه برای مشخص کردن سطوح مهم روی نمودار و بهعنوان یک ابزار تأیید قوی در زمان اجرای معامله استفاده بشه.
توی این مقاله، هر چیزی که باید درباره استفاده از حجم معاملات در ترید بدونید رو براتون توضیح میدم.
حجم معاملات توی ترید چیه؟
حجم معاملات، بهزبون ساده، تعداد کل قراردادهایی هست که توی یک بازه زمانی مشخص معامله شده.
توی نموداری که بالا میبینید، کندلهای ۵ دقیقهای مربوط به معاملات آتی E-mini S&P500 نشون داده شده.
پایین نمودار، جدولی داریم که حجم معاملات هر کندل رو نشون میده.
اگه به آخرین کندل سمت راست نگاه کنیم، میبینیم که ۳۷۰۰ حجم معامله شده.
حجم به ما نمیگه که کدوم سمت (خریدار یا فروشنده) بیشتر فعال بوده. فقط نشون میده چند قرارداد توی اون ۵ دقیقه بین خریدار و فروشنده رد و بدل شده.
وقتی توی معاملات قراردادهای آتی خطی (Linear Futures) در کریپتو صحبت از حجم معاملات میشه، معمولاً حجم رو بهصورت ارزش دلاری نمایش میدن، نه تعداد کوینهایی که معامله شدن.
شاید با سادهترین شکل حجم معاملات آشنا باشید، مثل همون اندیکاتوری که بالا نشون داده شد.
برای تحلیلهای پیشرفتهتر، حجم میتونه برای محاسبه انواع اندیکاتورهای دیگه هم استفاده بشه و حتی به جای محور افقی (x)، روی محور عمودی (y) هم نمایش داده بشه.
حجم معاملات و دلتا
خیلی وقتها توی ترید این دو اصطلاح، یعنی حجم معاملات (Volume) و دلتا (Delta)، کنار هم استفاده میشن. اما مهمه که تفاوت این دو رو بدونید.
تا اینجا فهمیدیم که حجم معاملات چیه.
حجم معاملات یعنی مجموع تمام قراردادهایی که توی یک بازه زمانی مشخص معامله شدن.
یکی از ایرادهای کوچیک حجم معاملات اینه که به ما نشون نمیده کدوم سمت بازار (خریدار یا فروشنده) فعالتر یا تهاجمیتر بوده.
شاید بدونید که دو روش برای انجام معاملات وجود داره:
- استفاده از سفارش محدود (Limit Order)
- استفاده از سفارش بازار (Market Order)
بهطور خلاصه، بدون اینکه وارد جزئیات بشیم (چون قبلاً توی مقالهای درباره Orderflow Trading کامل توضیح دادم)، سفارشهای بازار (Market Orders) معمولاً توسط معاملهگرای کوچیکتر انجام میشن و نشوندهنده رفتار تهاجمیتر و بیصبرتر هستن، در حالی که سفارشهای محدود معمولاً اینطور نیستن.
برای دیدن سفارشهای بازاری که اجرا شدن، میتونیم از Delta استفاده کنیم.
دلتا درواقع اختلاف بین سفارشهای نهاییشده در قیمت پیشنهادی خرید (Bid) و فروش (Offer) هست.
توی تصویر بالا، توی ستون پایین میتونید دلتا و حجم معاملات رو برای هر کندل ببینید.
دلتا با رنگ آبی و قرمز مشخص شده، و حجم معاملات با رنگ خاکستری نشون داده شده.
حتی داخل کندلها هم میتونید دلتا رو برای هر سطح قیمتی ببینید.
اگه به اولین کندل نگاه کنیم که ۲۶ هزار حجم و ۱۱ هزار دلتا داره:
این نشون میده که از بین ۲۶ هزار اتریومی که معامله شده، خریدارای بازار (Market Buyers) تهاجمیتر بودن و داشتن سفارشهای محدود فروش (Limit Offers) رو میزدن.
حالا اگه اینو توی نمودار قیمتی بررسی کنیم، میبینیم که خریدارای تهاجمی بازار سعی داشتن قیمت رو از بالای خط روند ببرن بالا (شکست ایجاد کنن)، اما فروشندههای منفعل جلوی این حرکت رو گرفتن، و بازار کمی بعد شروع به افت کرد.
استفاده از دلتا خیلی خوبه چون میتونه جزئیات بیشتری رو نشون بده و دقیقتر ببینیم کدوم سمت (خریدار یا فروشنده) تهاجمیتر بوده.
با این حال، توی بیشتر موارد، بهخصوص وقتی با تایمفریمهای کمی بالاتر کار میکنید، فقط حجم معاملات بهتنهایی هم کافیه و نیازی به دلتا نیست.
حجم نسبی
یکی از مهمترین کاربردهای حجم معاملات اینه که بهمون نشون میده چه زمانی خریدارها یا فروشندهها وارد بازار میشن.
البته اینکه بخوایم حجم هر کندل رو جداگانه بررسی کنیم و بفهمیم چه اتفاقی داره میافته، خیلی فایدهای نداره.
راه بهتر و هوشمندانهتر اینه که به نواحیای نگاه کنیم که حجم معاملات بهصورت نسبی بالا یا پایین باشه.
همونطور که میتونیم برای بازار و پروفایلهای حجمی یک ارزش منصفانه محاسبه کنیم، این روش رو میتونیم برای حجم جاری هر دارایی هم به کار ببریم تا حجمهایی که خارج از محدوده ارزش منصفانه هستن رو پیدا کنیم.
همونطور که توی نمودار بالا میبینید، از رنگبندی کلاسیک کندلها (سبز و قرمز) برای بالا و پایین رفتن قیمت خبری نیست، بلکه فقط کندلهای زرد و آبی نمایش داده شدن.
- کندلهای آبی نشوندهنده حجم نسبی بالاست، یعنی حجمهایی که بالای دو انحراف معیار از ارزش منصفانه هستن.
- کندلهای زرد نشوندهنده حجم نسبی پایینه، یعنی حجمهایی که زیر دو انحراف معیار از ارزش منصفانه قرار دارن.
کندلهایی با حجم نسبی بالا مهمتر هستن؛ چون معمولاً نشونه شکستها (Breakouts) یا پایان حرکتها هستن.
توی نمودار بالا، جایی که خیلی ساده سطوح حمایت و مقاومت رو کشیدم، میبینید که حجم بالا هم در شروع حرکتهای جدید رخ میده، جایی که معاملهگرای بزرگ شکستها رو ایجاد میکنن، و هم در پایان حرکتها، جایی که بیشتر معاملهگرای کوچیک بهخاطر ترس از عقب موندن (FOMO) وارد ادامه حرکت میشن.
کندلهای با حجم پایین کمی کمتر اهمیت دارن و معمولاً زمانی رخ میدن که بازارها آرومتر هستن، مثل زمانهای شب یا آخر هفتهها.
این کندلها نشون میدن که مشارکت توی بازار کم بوده؛ به همین دلیل، معمولاً علاقه زیادی برای معامله توی این مناطق وجود نداره.
اما اگه این کندلها رو توی یک تصویر بزرگتر در نظر بگیریم، میتونن بهعنوان اهداف خوبی برای معاملات ما عمل کنن.
حجم نسبی (rVOL) میتونه بهعنوان یک اندیکاتور تأیید قوی برای ایدههای معاملاتی شما استفاده بشه.
لازم نیست که خیلی پیچیده عمل کنید. همونطور که توی مثال پایین میبینید، اینها حرکات اخیر GMT هستن و نشون میدن چطور میشه با استفاده ساده از سطوح حمایت و مقاومت، میانگین متحرک و حجم نسبی، معاملات رو انجام داد.
اگه دوست دارید خودتون حجم نسبی با رنگبندی کندلها رو امتحان کنید، کلی اندیکاتور رایگان توی TradingView وجود داره.
ساختار ترکیبی حجم معاملات
به نظر من، پروفایل ترکیبی حجم یکی از بهترین ابزارهاست، نه فقط برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت، بلکه برای درک بهتر شرایط بازار.
توی یه مقاله دیگه درباره پروفایل حجم، بهطور خلاصه بهش اشاره کردم، اما بیایید درباره اصول و دلایلی که این ابزار کار میکنه صحبت کنیم.
فرض کنید یک خریدار و یک فروشنده وارد بازار خودرو میشن. خریدار میخواد یه ماشین خاص بخره و فروشنده میخواد همون ماشین رو بفروشه.
قیمت فعلی ماشین ۵۰ هزار دلاره و هر روز تعداد زیادی ماشین با این قیمت معامله میشن.
قیمت ماشین هم هر روز کمی بالا و پایین میشه. بعضی روزها قیمت پیشنهادی خرید (Bid) ۴۸ هزار دلاره و بعضی روزها قیمت پیشنهادی فروش (Offer) ۵۲ هزار دلار.
حالا، خریدار و فروشنده ما عجلهای ندارن. اونها نمیخوان ماشین رو توی قیمت فعلی که ارزش منصفانه هست بخرن یا بفروشن. ترجیح میدن صبر کنن تا ماشین رو خارج از این محدوده قیمتی معامله کنن.
این یعنی اگه قیمت ماشین به ۴۰ هزار دلار برسه، خریدار خیلی خوشحال میشه که ماشین رو بخره، و اگه قیمت ماشین به ۶۰ هزار دلار برسه، فروشنده خیلی خوشحال میشه که ماشین رو بفروشه.
بازارها در اصل خیلی با این سناریو فرق ندارن؛ خریدارها و فروشندهها هر روز توی بازار به هم میرسن تا ایده خودشون از ارزش منصفانه داراییهای مختلف رو معامله کنن.
همونطور که بالا میبینید، ما یک نمودار روزانه از ETH داریم که پروفایل ترکیبی حجم رو نشون میده. این پروفایل تمام کندلهای روزانه قابل مشاهده رو به صورت یکجا سمت راست نمودار نمایش داده.
شما میتونید برای هر بازه زمانی که دوست دارید، یه پروفایل ترکیبی حجم ایجاد کنید. مثلاً میتونید پروفایلهای روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلی یا حتی سالانه درست کنید.
خودم شخصاً ترجیح میدم همه کندلهای قابل مشاهده و مرتبط رو بدون اینکه بر اساس هفته یا ماه تقسیم کنم، استفاده کنم.
چیزی که واقعاً برام مهمه و از همه مهمتره، اینه که ببینم حجم معاملات کجا انجام شده و کجا نبوده.
برای این کار از اصطلاحات نواحی با حجم بالا (High Volume Nodes)، نواحی با حجم پایین (Low Volume Nodes) و نقاط کنترل (Points of Control) استفاده میکنیم.
نواحی با حجم بالا (HVN)
نواحی با حجم بالا، مناطقی هستن که حجم زیادی از معاملات انجام شده.
توی این مناطق، مشارکت زیادی وجود داره، بهخصوص از سمت معاملهگرای بزرگ، چون اونها نیاز دارن معاملاتشون رو توی جاهایی با تمرکز بالای حجم انجام بدن.
به همین دلیل، قیمتها توی این نواحی معمولاً بیشتر بهصورت رنج یا حرکتهای جانبی (Sideways) باقی میمونن. چون خریدار و فروشندهها توی این مناطق شدیداً فعالن و زمان میبره تا یکی از طرفین بازار تهاجمیتر بشه و قیمت رو به بالا یا پایین حرکت بده.
برگردیم به مثال ماشین: اینجا همون محدوده ارزش منصفانه روی قیمت ۵۰,۰۰۰ دلاره، جایی که انتظار نوسانات قیمتی کوچکی رو دارید.
نواحی با حجم بالا معمولاً اهداف خوبی برای معاملات هستن، اما معامله کردن توی این نواحی ممکنه سخت باشه، چون احتمال اینکه بازار شما رو توی نوسانات رنجی (Chop) گرفتار کنه، زیاده؛ بهخصوص زمانی که روی نقطه کنترل (Point of Control) معامله میکنید.
نقطه کنترل (POC)
نقطه کنترل سطحی داخل ناحیه با حجم بالاست که بیشترین حجم معاملات در اون انجام شده.
این منطقه رو میشه بهعنوان "منصفانهترین قیمت" در نظر گرفت.
نقاط کنترل خیلی شبیه نواحی با حجم بالا هستن؛ برای تعیین اهداف معاملات عالی هستن، اما برای شروع معاملات جدید چندان مناسب نیستن.
البته یه استثنا وجود داره: وقتی بازار با سرعت زیادی به سمت نقطه کنترل حرکت میکنه، بهویژه نقاط کنترلی که مدت زیادی بازدید نشده بودن.
اگه این نقاط رو با چیزهایی مثل حمایت و مقاومت ترکیب کنید، میتونید فرصتهای خوبی برای معاملههای معکوس (Fading) پیدا کنید.
نواحی با حجم پایین (LVN)
نواحی با حجم پایین نشوندهنده جاهایی هستن که حجم معاملات خیلی کمی انجام شده.
این نواحی معمولاً با بریدگیهایی توی پروفایل حجم مشخص میشن، جایی که حجم معاملات خیلی پایین بوده.
به همین دلیل، قیمتها معمولاً بهسرعت از این نواحی عبور میکنن، که این موضوع اونها رو به نقاط عالی برای ورود به معاملات تبدیل میکنه. چون واقعاً چیزی بهتر از این نیست که وارد معاملهای بشید که سریع در جهت شما حرکت کنه، بهجای اینکه توی پوزیشن بمونید و امیدوار باشید همه چیز خوب پیش بره
همونطور که توی نمودار بالا میبینید، توی نواحی آبی با حجم پایین، قیمتها خیلی سریع حرکت کردن.
دلیلش سادهست: مقاومت زیادی وجود نداشته و نقدینگی کافی برای مقابله با حرکت قیمت نبوده.
خلاصه:
- بهتره معاملاتتون رو توی لبههای نواحی با حجم بالا (HVN) یا روی نقاط کنترل (POC) انجام بدید، بهویژه اگه قیمت با سرعت زیاد به این نقاط برسه.
- برای هدف (Target)، میتونید از HVN یا POC بعدی توی نمودارتون استفاده کنید.
برای نمونه، نمودار ETH در ابتدای سال ۲۰۲۳ رو بررسی کنید تا بهتر متوجه این موضوع بشید.
برای اینکه بهترین استفاده رو از پروفایل ترکیبی حجم ببرید، ازش برای درک شرایط بازار استفاده کنید و سطوحی که پیدا میکنید رو با نواحی کلی حمایت و مقاومت، میانگینهای متحرک، یا هر ابزاری که برای تعیین سطوح استفاده میکنید، ترکیب کنید.
اندیکاتورهای حجممحور
دو تا از اصلیترین اندیکاتورهایی که حجم رو توی محاسباتشون لحاظ میکنن و خیلی هم پرکاربرد هستن، عبارتاند از:
- میانگین وزنی حجم معاملات (VWAP)
- میانگین متحرک وزنی حجم (VWMA)
البته VWAP محبوبیت بیشتری داره.
توی نمودار بالا، خط نارنجی نشوندهنده 200 VWMA (میانگین متحرک وزنی حجم 200 دورهای) و خط آبی نمایانگر VWAP سالانه هست.
VWAP معمولاً بهشکل مشابهی با پروفایلهای حجمی استفاده میشه، چون به یک بازه زمانی مشخص وابسته هست.
معاملهگرها از VWAP سالانه، فصلی، ماهانه، هفتگی یا روزانه استفاده میکنن.
علاوه بر اینکه میتونیم از VWAP بهعنوان یک سطح داینامیک حمایت و مقاومت استفاده کنیم، میتونیم یک انحراف معیار از VWAP رو هم رسم کنیم و اون رو بهعنوان ارزش منصفانه دارایی در نظر بگیریم، مشابه محدوده ارزش توی پروفایل حجم.
وقتی قیمت داخل باندهای یک انحراف معیار از VWAP معامله میشه، میتونیم بگیم قیمت داخل محدوده ارزش منصفانه قرار داره یا در تعادل هست.
اما وقتی قیمت خارج از این باندها معامله بشه، بهش میگیم قیمت از تعادل خارج شده یا داره وارد یک روند میشه.
همچنین میتونیم از VWAP دورههای قبلی استفاده کنیم تا ببینیم قیمت نسبت به دورههای قبلی چطور حرکت کرده.