الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

وقتی یه الگوی قیمتی نشون بده که روند قراره تغییر کنه، بهش الگوی بازگشتی می‌گن. این یعنی یا خریدارها یا فروشنده‌ها قدرتشون رو از دست دادن و روند قیمت در یه جهت جدید حرکت می‌کنه.

مثلاً تو یه روند صعودی، اگه خریدارها شور و اشتیاقشون رو از دست بدن و فروشنده‌ها کنترل رو به دست بگیرن، روند می‌تونه متوقف بشه و به نزول تبدیل بشه.

• در بالای بازار:
  وقتی بازگشت در اوج قیمت رخ بده، بهش الگوی توزیع (Distribution Pattern) می‌گن، یعنی مردم بیشتر دارن می‌فروشن تا بخرن.
• در پایین بازار:
  وقتی بازگشت در کف قیمت رخ بده، بهش الگوی انباشت (Accumulation Pattern) می‌گن، یعنی مردم بیشتر دارن می‌خرن تا بفروشن.

نکته:

اگه یه الگو مدت زیادی طول بکشه تا شکل بگیره و قیمت تو اون الگو نوسانات زیادی داشته باشه، وقتی قیمت بالاخره از الگو خارج بشه (Breakout)، انتظار می‌ره حرکت خیلی بزرگ‌تری انجام بده.

وقتی قیمت بعد از یه توقف جهتش رو عوض می‌کنه، بهش الگوی بازگشتی می‌گن. چند نمونه رایج از این الگوها:

• سر و شانه‌ها (Head and Shoulders):
  دو حرکت قیمتی کوچیک در اطراف یه حرکت بزرگ‌تر دیده می‌شه.
• دو قله (Double Tops):
  یه اوج کوتاه‌مدت شکل می‌گیره، بعد قیمت تلاش می‌کنه دوباره بالاتر بره ولی موفق نمی‌شه.
• دو دره (Double Bottoms):
  یه کف کوتاه‌مدت شکل می‌گیره، بعد قیمت تلاش می‌کنه دوباره پایین‌تر بره ولی موفق نمی‌شه.

انواع الگوهای بازگشتی

Double Bottom / Top

الگوی دو دره

دو دره برعکس دو قله هست و یه الگوی بازگشتی صعودیه.

• این الگو بعد از یه روند نزولی شکل می‌گیره.
• شامل دو کف متوالی می‌شه که تقریباً تو یه سطح قیمتی هستن، با یه قله متوسط بینشون، که شکل W رو می‌سازه.
• وقتی قیمت از سطح مقاومت (بالاترین نقطه قله وسط) عبور کنه، الگو تأیید می‌شه.

این معمولاً نشونه اینه که قیمت دارایی احتمالاً بیشتر افزایش پیدا می‌کنه، معمولاً حداقل به‌اندازه فاصله عمودی بین دو کف و سطح مقاومت.

الگوی دو قله

دو قله یه الگوی بازگشتی نزولیه که بعد از یه روند صعودی شکل می‌گیره.

• این الگو شامل دو قله متوالی می‌شه که تقریباً تو یه سطح قیمتی هستن، با یه کف متوسط بینشون، که شکل M رو می‌سازه.
• وقتی قیمت از سطح حمایت (پایین‌ترین نقطه کف وسط) عبور کنه، الگو تأیید می‌شه.

این معمولاً نشون می‌ده که قیمت دارایی احتمالاً بیشتر کاهش پیدا می‌کنه، معمولاً حداقل به‌اندازه فاصله عمودی بین دو قله و سطح حمایت.

تو هر دو الگو (دو قله و دو دره)، حجم معاملات نقش مهمی داره:

• الگوی دو قله :
  حجم معمولاً موقع تشکیل قله دوم کمتر می‌شه و وقتی قیمت از سطح حمایت پایین‌تر می‌ره، حجم افزایش پیدا می‌کنه.
• الگوی دو دره:
  حجم معمولاً موقع تشکیل دره دوم کمتر می‌شه و وقتی قیمت از سطح مقاومت بالاتر می‌ره، حجم افزایش پیدا می‌کنه.

این تغییرات حجم به تأیید شکست الگو کمک می‌کنه.

Gaps

گپ‌ها (Gaps)

گپ‌ها الگوهایی هستن که وقتی قیمت یه سهم به طور ناگهانی زیاد یا کم می‌شه و بین دو دوره معاملاتی یه فضای خالی ایجاد می‌شه، شکل می‌گیرن. این گپ‌ها می‌تونن نشونه‌ای از بازگشت روند باشن. سه نوع اصلی گپ وجود داره:

1. گپ جهشی (Breakaway Gap):
   • در ابتدای یه روند شکل می‌گیره.
   • وقتی قیمت به‌طور ناگهانی بالا یا پایین می‌ره، یه گپ ایجاد می‌شه.
   • معمولاً به‌خاطر یه خبر مهم یا عوامل بازار به وجود میاد.
2. گپ فراری (Runaway Gap):
   • وسط یه روند شکل می‌گیره.
   • وقتی قیمت به حرکت قوی خودش در یه جهت ادامه می‌ده، یه گپ تو نمودار ایجاد می‌شه.
3. گپ خستگی (Exhaustion Gap):
   • در نزدیکی پایان یه روند شکل می‌گیره.
   • وقتی بازار داره قدرت خودش رو از دست می‌ده و قیمت شروع به حرکت در جهت مخالف می‌کنه.

نکته مهم اینه که گپ‌ها ممکنه پر بشن، یعنی قیمت در آینده به سطحی که گپ ایجاد شده برگرده و اون فضای خالی رو پر کنه.

معامله‌گرا باید از روش‌های دیگه تحلیل و تکنیک‌های مدیریت ریسک استفاده کنن تا تصمیم‌های معاملاتی درستی بگیرن، چون ممکنه گپ‌ها سیگنال‌های کاذب بدن و همیشه نشونه بازگشت روند نباشن.

Head and Shoulders

الگوی سر و شانه‌ها

الگوی سر و شانه‌ها یه الگوی بازگشتی نزولیه که معمولاً بعد از یه روند صعودی شکل می‌گیره.

• شامل سه قله هست:
  • قله وسط (سر) که بلندترینه.
  • دو قله کناری (شانه‌ها) که کمی کوتاه‌ترن.
• خطی که دو کف بین این قله‌ها رو به هم وصل می‌کنه، بهش خط گردن (Neckline) می‌گن.

این الگو وقتی تأیید می‌شه که قیمت بعد از تشکیل شانه دوم، از خط گردن پایین‌تر بره.
نشون می‌ده که قیمت احتمالاً کاهش پیدا می‌کنه و این کاهش معمولاً به اندازه فاصله بین خط گردن و بالاترین نقطه سر پیش‌بینی می‌شه.

الگوی سر و شانه معکوس

الگوی سر و شانه معکوس برعکس الگوی سر و شانه معمولیه و به‌عنوان یه الگوی بازگشتی صعودی عمل می‌کنه.

• این الگو معمولاً بعد از یه روند نزولی شکل می‌گیره و شامل سه کف هست:
  • کف وسط (سر) که عمیق‌ترینه.
  • دو کف کناری (شانه‌ها) که کم‌عمق‌ترن.
• خطی که قله‌های بین این کف‌ها رو به هم وصل می‌کنه، خط گردن (Neckline) نام داره.

این الگو وقتی تأیید می‌شه که قیمت بعد از تشکیل شانه دوم، از خط گردن بالاتر بره.
نشون می‌ده که قیمت احتمالاً افزایش پیدا می‌کنه و این افزایش معمولاً به اندازه فاصله بین خط گردن و پایین‌ترین نقطه سر پیش‌بینی می‌شه.

تو هر دو الگو (سر و شانه‌ها و سر و شانه معکوس)، حجم معاملات نقش مهمی داره:

• در الگوی سر و شانه‌ها:
  حجم معمولاً از شانه چپ به سمت سر کاهش پیدا می‌کنه و وقتی قیمت از سر به سمت پایین و شانه راست حرکت می‌کنه، حجم افزایش می‌یابه.
• در الگوی سر و شانه معکوس:
  حجم معمولاً وقتی قیمت از سر به سمت بالا حرکت می‌کنه و شانه راست شکل می‌گیره، افزایش پیدا می‌کنه.

این تغییرات حجم می‌تونن به تأیید الگو کمک کنن.

Triple Bottom / Top

الگوی سه دره (Triple Bottom)

الگوی سه دره برعکس الگوی سه قله هست و یه الگوی بازگشتی صعودی محسوب می‌شه.

• این الگو تو یه روند نزولی شکل می‌گیره و شامل سه کف مجزا هست که تقریباً در یه سطح قیمتی قرار دارن.
• این سه کف با دو قله از هم جدا می‌شن که قله وسطی معمولاً از دو قله دیگه بلندتره.

الگو وقتی تأیید می‌شه که قیمت از سطح مقاومت (که توسط قله‌ها تشکیل شده) عبور کنه. این نشون می‌ده که قیمت ممکنه به سمت بالا حرکت خودش رو شروع کنه.

الگوی سه قله

الگوی سه قله یه الگوی بازگشتی نزولیه که تو تحلیل تکنیکال استفاده می‌شه و شامل سه قله مجزا هست که تقریباً در یه سطح قیمتی قرار دارن.

• این الگو تو یه روند صعودی شکل می‌گیره و نشون‌دهنده ضعف احتمالی در روند و احتمال برگشت روند به سمت پایین هست.
• این سه قله با دو کف از هم جدا می‌شن که کف وسط معمولاً کم‌عمق‌تر از دو کف دیگه هست.

الگو وقتی تأیید می‌شه که قیمت از سطح حمایت (که توسط کف‌ها تشکیل شده) پایین‌تر بره. این نشون می‌ده که دارایی احتمالاً به حرکت نزولی خودش ادامه می‌ده.

این الگوها می‌تونن برای تعیین اهداف قیمتی استفاده بشن:

• الگوی سه قله (Triple Top):
  هدف قیمتی با کم کردن فاصله بین سطح حمایت و قله‌ها از نقطه شکست (Breakout) محاسبه می‌شه.
• الگوی سه دره (Triple Bottom):
  هدف قیمتی با اضافه کردن فاصله بین سطح مقاومت و کف‌ها به نقطه شکست محاسبه می‌شه.

یادت باشه که این الگوها همیشه پیش‌بینی دقیقی از حرکت آینده قیمت نیستن. بهتره از روش‌های دیگه تحلیل هم برای تأیید سیگنال‌ها استفاده کنی.